دیوانگی محمد نوری زاد برای فراموش نشدن

اقدامات محمد نوری زاد در چند سال اخیر حاکی از آن است که او به هیچ وجه نمی خواهد فراموش شود،نوری زاد به بهانه های مختلف خوراک خبری برای رسانه های معاند فراهم می کند تا از این طریق همچنان در رسانه های ضدانقلاب جایگاه خود را حفظ کند، در این بین محمد نوری زاد حتی به مادر ستار بهشتی هم رحم نمی کند و از او به عنوان یک ابزار در پیشبرد اهداف خود استفاده می کند.

داستان هوچی گری ها نوری زاد زمانی آغاز شد که بودجه های میلیون تومانی برای ساخت فیلم های نه چندان با کیفیت قطع شد. ارتباط او با فعالان بدنام داخلی باعث شد تا نویسندگی در نشریه کیهان را از دست بدهد. این ماجرا تا الان ادامه دارد.

چند وقت پیش بود که محمد نوری زاد سفر «صلح و دوستی» را آغاز کرد! موضوع این سفر، ملاقات کسانی بود که اعضای خانواده شان به سبب اقدام غیرقانونی محکوم و مجازات شده بودند. او تصاویر مربوط به این ملاقات ها را هر روز در سایت و شبکه های اجتماعی منتشر می کرد و بالطبع رسانه های معاند نیز اقدام به بهره برداری می کردند. او پس از این سفر تصاویری از خود به نمایش گذاشت که حاکی از شکنجه جسمانی بود اما به واقع نبود!

محمد نوری زاد علیرغم اینکه ادعا می کرد مورد شکنجه ماموران امنیتی قرار گرفته اما در همان روزها مقابل ساختمان وزارت اطلاعات می ایستاد و اعتراض می کرد! نوری زاد به بهانه ضبط اموال شخصی از جمله گذرنامه در مقابل ساختمان وزارت اطلاعات ایران به نشانه اعتراض ایستاد، او قول داد که تا مشخص نشدن موضوع اموال همچنان در مقابل ساختمان وزارت اطلاعات خواهد ایستاد اما پس از مدتی از این کار دست برداشت!

این روزها به قول خودش سر به دیوانگی زده و آنچنان که اعلام کرده می خواهد در مقابل دفتر مرکزی لاستیک دنا بایستد! بهانه او اما مضحک است! ضبط گذرنامه )عدم اجازه برای خروج قانونی از کشور (توسط مراجع قضائی دلیل محمد نوری زاد برای این اقدام است.

محمد نوری زاد در گزارشی که به تازگی در سایت خود منتشر کرده است به روال گذشته مسولان بلندپایه نظا جمهوری اسلامی ایران را مورد اتهام قرار داده و با به کار بردن الفاظ سخیف آشکارا به ایشان توهین می کند. اگرچه مجموعه نظام جمهوری اسلامی در مقابل یاوه گویی های محمد نوری زاد صبر از خود نشان داده اند اما باید خاطر نشان کرد که در آزادترین کشور دنیا هم افراد اجازه توهین و افترا را نخواهند داشت.

همچنان که می دانیم محمد نوری زاد تاکنون چندین بار به سبب اقدام علیه امنیت ملی و نشر اکاذیب و ... بازداشت و محاکمه شده است، طبیعتا اموال و مدارک مجرم توسط مراجع قانونی جهت بررسی بیشتر ضبط می گردد و اگر این گمان برود که ممکن است از آنها دوباره سوء استفاده شود برای همیشه این اموال ضبط خواهد شد.

منبع: ماهستیم

صدای آمریکا: نوری‌زاد و ستوده سوءاستفاده‌گر هستند

«عبدالرضا تاجیک»، در برنامه افق تلویزیون دولتی «صدای آمریکا» به انتقاد از عملکرد «محمد نوری‌زاد»، «نسرین ستوده» و «محمد ملکی» پرداخت و گفت این افراد برخلاف ادعاهایشان به مسائل اخلاقی آنگونه که باید توجه نمی‌کنند.

«عبدالرضا تاجیک»، نویسندگان روزنامه‌های زنجیره‌ای و از متهمان فتنه ۸۸ که به‌خارج از کشور گریخت، برخی از مخالفان جمهوری اسلامی مانند «محمد نوری‌زاد» را به بی‌اخلاقی در مبارزه و تلاش برای رسیدن به اهداف شخصی خود متهم کرد و گفت: “این افراد انگیزه‌های منفعت‌طلبانه، شخصی و خصوصی دارند …”

 به گزارش امپراتوری دروغ وی با اذعان به سوء‌استفاده‌های اپوزسیون از پرونده «ستار بهشتی» و خانواده وی، تاکید کرد: “نوری‌زاد از مادر ستار بهشتی سوءاستفاده می‌کند … از مادر ستار به‌عنوان یک بازیچه و هنرپیشه استفاده می‌کند تا به خواسته‌های سیاسی خود برسد … این سوءاستفاده‌گری‌های این افراد با ادعاهای اخلاقی آنها در تضاد است.

گفتنی است، «نسرین ستوده» وکیل زندانیان امنیتی و تروریستی در سالهای اخیر است که به‌دلیل مشکلات اخلاقی از کار برکنار شده و هرازچندگاهی با تجمعی به‌دنبال کسب اعتبار برای خود است. حتی چند سال پیش که وی برای مدتی به زندان محکوم شده بود، فساد اخلاقی او رسوایی دیگری برایش به ارمغان آورد.

محمد نوری‌زاد که تا چندین سال پیش خود را فردی انقلابی معرفی می‌کرد، پس از فتنه ۸۸ به صف عناصر اپوزسیون جمهوری اسلامی پیوست و از آن زمان همچون «نسرین ستوده» با هر شیوه و روشی به دنبال ابراز وجود و خودنمایی است، اما تاکنون از سویی بسیاری از عناصر ضدانقلاب تَرد شده و همچون چوب دوسر نجس، کسی به او اعتماد ندارد.

رپرتاژ رسانه‌های اسرائیلی و آمریکایی برای محمد نوری زاد

 

 بخش فارسی صدای آمریکا به تازگی گزارشی ویژه از محمد نوری زاد منتشر کرده است، دلیل تهیه و انتشار این گزارش آنچنان که عنوان شده، مصاحبه تلفنی اباذر نوری زاد [فرزند محمد نوری زاد] با نشریه «تایمز اسرائیل» می باشد. گذشته از اقدامات غیرقانونی محمد نوری زاد این بار اما فرزند او مورد تاکید است! در این میان صدای آمریکا بدون پرداختن به گذشته نوری زاد و اقدامات غیرقانونی او تنها به بازنشر اظهارات سراسر دروغ اباذر نوری زاد درباره پدرش می پردازد!

برای آنهایی که آشنایی چندانی با محمد نوری زاد ندارند ممکن است این گزارش درست به نظر آید!

برای نویسنده این سوال مطرح است که فرزند محمد نوری زاد چگونه و با کدام پشتوانه مالی توانسته در دوران جوانی [حدودا 23 سالگی] دوباره به آمریکا مهاجرت کرده و در یکی از پرهزینه ترین شهرهای ایالت نیویورک یعنی «لس آنجلس» زندگی کند!!؟ " اباذر نوری زاد متولد آتلانتای جورجیا می باشد] البته چندان دور از ذهن نیست که سوء استفاده های مالی محمد نوری زاد از بیت المال در جریان فیلمسازی فیلم های متعدد سینمایی منابع مالی لازم را فراهم کرده باشد!

تعریف و تمجیدهای اباذر نوری زاد از پدرش در حالی است که محمد نوری زاد تاکنون مرتکب اقدامات غیرقانونی بسیاری شده است! علاوه بر این نوری زاد با انتساب نامه ای به فرزند حاج صادق آهنگران نشان داد که تا چه اندازه به اصول اخلاقی پایبند است!

به گزارش صدای آمریکا، اباذر نوری‌زاد اکنون ۱۳ سال است که در لس‌آنجلس به سر می برد. هزینه این 13 سال از کجا تامین شده ؟ از فروش تابلو هایتان یا از فروش تی شرت ها؟

در گزارش مزبور همچنان که انتظار می رفت، محمد نوری زاد به سبب تفکرات انقلابی و اسلامی مورد نکوهش قرار می گیرد ولی پس از انتخابات سال 1388 تنها به دلیل انتقاد و سیاه نمایی از نظام ایران مورد ستایش قرار می گیرد. این تناقض نمایی نه تنها از جانب تایمز اسرائیل و بخش فارسی صدای آمریکا بلکه از طرف اباذر نوری زاد نیز دنبال می شود!

در حالیکه در کشور آمریکا همه روزه موارد بسیاری از نقض حقوق بشر مشاهده می شود اما بخش فارسی صدای آمریکا، مسافرت های محمد نوری زاد به سراسر کشور و تهیه مستند از نقض حقوق بشر در ایران را ستایش کرده و آن را شایسته تقدیر می داند. البته پر واضح است که رسانه های وابسته به دولت های غربی تعریف دیگری از حقوق بشر دارند!!! به عنوان اگرچه در بسیاری از کشورهای غربی مسلمانان از حقوقی برابر با سایر شهروندان برخوردار نیستند و یا ممکن است پیروان فرقه ای زنده زنده سوزانده شوند اما سخن گفتن از بهائیان و بوسیدن پای آنها مصداق روشنی از حقوق بشر است!!! امیدوارم کسی پیدا شود که حرف هایتان را باور کند. شما با گذشته ای که دارید و پول هایی که از بیت المال به جیب گذاشتید فرار میکنید و نمیخواهید کسی از کارهایی که کردید باخبر شود حتی فرزندانتان...!!! و اکنون به دنبال جایی هستید مانند شبکه های غربی که با تهیه گزارش برای آنها خود را طرفدار حقوق بشر معرفی کنید و از این راه کسب درآمد کنید و به شهرت برسید و برایتان مهم نیس که چه کسانی را قربانی اهدافتان میکنید.

متهمانی که یکباره بیماری قلبی می‌گیرند و قرصی می‌شوند! / نوری‌زاد به دنبال فرصت برای شهرت

شبکه‌های فارسی زبان خارجی، سال‌هاست که بلافاصله پس از هر دستگیری به صورت زنجیره‌ای، خبر از بیماری یا عدم دسترسی فرد بازداشت‌شده به قرص‌هایش را روی خط خود برده و از این سناریوی تکراری بهره می‌برند که نیروهای امنیتی داروهای ضروری (ترجیحا قلب!) فرد مذکور را گرفته و او نیز در برابر این اقدام تهدید به اعتصاب غذا کرده است!

متهمانی که یکباره بیماری قلبی می‌گیرند و قرصی می‌شوند!

هیاهوی شبکه‌های خارجی پس از بازداشت هر یک از عناصر داخلی خود، دیگر برای مردم ایران عادی شده است. رسانه‌های وابسته به فتنه و شبکه‌های فارسی زبان خارجی که همیشه یک بخش ویژه خود را به بازداشتی‌های ضدنظام و آشوب‌گران اختصاص می‌دهند از شیوه‌ای برای مظلوم‌نمایی و انتساب ظلم به جمهوری اسلامی استفاده می‌کنند که دیگر نخ‌نما شده است.

این رسانه‌ها سال‌هاست که بلافاصله پس از هر دستگیری به صورت زنجیره‌ای، خبر از بیماری یا عدم دسترسی فرد بازداشت‌شده به قرص‌هایش را روی خط خود برده و از این سناریوی تکراری بهره می‌برند که نیروهای امنیتی داروهای ضروری (ترجیحا قلب!) فرد مذکور را گرفته و او نیز در برابر این اقدام تهدید به اعتصاب غذا کرده است!

در این میان گفت‌وگو با همسر، پدر، مادر یا یکی از اعضای خانواده فرد بازداشتی نیز چاشنی این خبرها می‌شود. در این مصاحبه‌ها عموما باید گفته شود که وضعیت جسمی فرد مذکور در شرایط وخیمی قرار دارد و اگر قرص‌هایش را نخورد خطرات جدی متوجه اوست. این درحالی است که فرد بازداشتی تا روز قبل از بازداشت به صورت شبانه‌روز در تمام برنامه‌ها و محافل رسانه‌ای، خانگی و غیرخانگی ضدانقلاب شرکت کرده و هر شب خیلی سرحال و خوشحال عکس‌های سلفی و یادگاری خود را در شبکه‌های اجتماعی بارگذاری می‌کرد!

هر چند بازی نخ‌نمای ضدانقلاب دیگر مضحک و خنده‌دار شده ولی به نظر می‌رسد هنوز از ساختار منظم خبرپراکنی علیه ایران خارج نشده است. جدیدترین نمونه این ماجرا پس از دستگیری نرگس محمدی اتفاق افتاده است.

نرگس محمدی که مشغول سیاه‌نمایی علیه وضعیت حقوق بشر در ایران بود پس از مدت‌ها اقدامات شبانه‌روزی علیه نظام چند روز قبل دستگیر و به زندان برده شد. پس از این دستگیری بود که رسانه‌های معارض به همراه همسر این فرد داستان تکراری بیماری، دارو، قرص و... را پیاده‌سازی کرده و آن را تاکنون ادامه داده‌اند.

محمد نوری زاد هم از زملان دستگیری نرگس محمدی سعی بر این دارد تا خود را به عنوان مدافع حقوق بشر مطرح کند، در حالی که او تنها به فکر مشهور شدن است. او با برگزاری مراسم ها و گردهمایی ها در منزل نرگس محمدی به دنبال گرفتن عکس سلفی با جمعیت نسوان است. نوری زاد که این روزها دست به هر کاری می‌زند تا دیده شود، این به مهمونی‌های زنانه روی آورده و در این جمع‌ها سخنرانی میکن تا شاید عده ای حرف‌های او را باور کنند .

 

رطب خورده کی توان منع رطب کند!

نامه یکی از دوستان به آقای نوری زاد

آقای نوری زاد، سلام

در ابتدا می خواهم خبری به شما بدهم. دشمنان مصلحتی دیروز و دوستان قطعی امروزت آنقدر با نامه و نوشته هایت ذوق زده می شوند که عکس و نام و مطالبت جزء لاینفک رسانه های آنها شده است و برخی رسانه ها مثل سایت صدای اسرائیل هر هفته اقدام به انتشار نامه هایت می نماید که این نشان از رضایت اربابان امروز جنابعالی دارد. و اما بعد...

در نامه هایت شرایط حاکم بر کشور را به گونه ای ترسیم می کنی که گویا ترس از شکنجه و زندان و محکومیت جلوی هرگونه نقد و گله به رهبری را گرفته و هر کس دست به چنین اقدامی بزند پستوهای زندان اوین در انتظارش است.

این نوع نگاه سطحی شما به موضوع مهمی مثل نقد و گله به رهبری جای تعجب دارد چون در فضای هدایت شده حاکم بر رسانه های متنوع امروز، نه تنها انواع نقد های منصفانه و غیرمنصفانه نسبت به رهبر معظم انقلاب و جایگاه ایشان مطرح می شود بلکه در بسیاری از موارد توهین و افترا و تهمت های ناروا نیز به ایشان نسبت داده می شود و این در حالی است که افرادی همچون خود شما به عنوان مهره ای بس ناچیز در این سناریوی حمله به رهبری و جایگاه ولایت فقیه نقش به سزایی داری و از نوع بیانت نیز کاملا مشخص است که از ترس شکنجه و زندان و محکومیت هیچگونه لکنتی بر زبان و قلمت ایجاد نشده است. البته بگذریم که این موضوع جای بسی تأمل دارد که برای علت آن قضاوت را به مخاطبین می سپاریم.

با تمام این احوال بیان این موضوع از سوی شما که با عفو رهبری از زندان آزاد شده ای، برداشتی جز بی حرمتی به نمکدانی که از آن سالها ارتزاق کردی نمی توان داشت.

آقای کارگردان و بازیگر !

به حق اگر در برخی امور مثل کارگردانی و نویسندگی و ... سررشته ای نداری اما در افعالی همچون مدیریت چند همسر، مغلطه و دروغ بافی بسیار متخصص هستی و باید به شما دست مریزاد گفت.

انتقادات شما به رهبری، انسان را یاد مریض بی سوادی می اندازد که نزد پزشک متخصصی می رود و قبل از اینکه پیرامون علائم مریضی خود حرفی به دکتر بزند و دکتر نیز دارویی تجویز کند، شروع به توهین و فحاشی به پزشک معالج نماید و تخصص و سطح علمی و نحوه درمان بیمارانش را به باد انتقاد بگیرد و از دست خط تا نوع پوشش ظاهری و داروهای تجویزی احتمالی او را مورد هجمه قرار دهد.

قطعا آن پزشک متخصص با درک و فهم و سعه صدر خود، پاسخی جز لبخند بر لب و آهی بر دل برای آن مریض که دیگر امیدی به بهبود آن نیست، نخواهد داشت.

آقای نوری زاد

در لابلای نوشته هایت صحبت از مال پاک و حساب دنیا و آخرت و حساسیت به بیت المال می کنی. می دانی چرا نامه ها و دست نوشته هایت هیچ اثری بر هیچ کس و هیچ چیز نمی گذارد زیرا رطب خورده نمی تواند منع رطب کند.

نمی خواهم بگویم که خدای ناکرده مال حرام می خوری یا مال حرام خورده ای اما در احادیث و روایات اشارات فراوانی به تأثیرات مال شبهه ناک و حرام بر زندگی و فرزندان و عاقبت انسان شده است و به همین علت چند سئوال از شما دارم: حال و احوال فرزند بزرگت اباذر چطور است؟ هنوز با در آغوش گرفتن دخترهای نیمه عریان جلوی دوربین می رقصد؟ تکلیف آن ۵ میلیاردی که از سپاه برای ساخت فیلم ۲۰۰ میلیونی ۴۰ سرباز گرفتی چه شد؟ آیا آپارتمان های قیطریه را با حقوق بازنشستگی خود می سازی؟

برادر عزیز!

طوری از مرگ و زندگی حرف می زنی که انگار قرار است عمر نوح(ع) داشته باشی و مرگ، پیشروی شما نیست. آیا به قبر و قیامت خودت فکر کرده ای؟ آیا برای پاسخ به نکیرین جواب قانع کننده ای داری؟ یا اینکه اگر آنجا هم نتوانی جواب نکیرین را بدهی، نعوذ بالله نحوه برخورد ملائک عذاب با خودت را متوجه خداوند متعال می کنی و با نامه نگاری به حضرت حق، عدالتش را زیر سئوال می بری؟! و یا اینکه اصلا به این چیزها اعتقادی نداری که اگر اینطور باشد از نوشته خود پشیمانم چون دیگر امیدی به بازگشت نخواهد بود.

نامه ای به جناب آقای نوری‌زاد

 

آقای نوری‌زاد لطف بفرما از این بیشتر چهره خود را بیش از این به قول ما پایین شهری‌ها تابلو نفرما.

بساط نخ نما شده جنابعالی و امثال شما دیگر رنگ و بوی روز‌های اول به اصطلاح جدا شدن سمبلیک شما از بدنه نظام را ندارد، بس است دیگر کمتر به جای مردم ایران نظر بدهید. افرادی که برای شما سوت میزنند یا از قماش افراد کم سواد و بی سواد جیره خوار فیس بوکی هستند، یا کسانی که به شما فقط به عنوان یک سرگرمی نگاه میکنند و یا آدم هایی که در این مدت ها سعی در ضربه زدن به این ملت برای منافع خودشان را داشتند و دارند، که هیچ گاه موفق نشده اند.

بس است دیگر شعار ما اسلام را قبول داریم اما آخوند را قبول نداریم ساخته و پرداخت امثال جنابعالی است. شاید بر این باورید که محافظه کاری تام و تمام هستید ؟ یک معتاد هم این حس را هنگام مصرف دارد و بر این باور است هیچکس نمی‌داند معتاد است! نخیر برادر جنابعالی تمثال بی‌مثال ترویج باور‌های این حکومت هستی‌، وقتی‌ میگویید بازداشت شدم باور بفرما احساس می‌کنم مخاطب خود را دقیقا افراد احمق فرض میکنی‌، خدا میداند وقتی‌ در محفلی بازداشت میشوی در همان مکان امنیتی با تعدادی شیرینی‌ و همان آب انگور‌های سابق پله کدام بی‌چاره به آب میدهی‌ ! لطفا پندی از این حقیر بشنو ... به شهر های مختلف به عنوان سفیر صلح، سفر نکن. آن مردمان شخصی‌ که پیاله آبی با شما خورده باشد را قبول ندارند چه برسد شخصی شما. اگر به فکر خون ریخته جوانان این پهناور هستی‌ از دهه ۶۰ و از خاوارن شروع بفرما، همان خاوران که تا نامش میاید دچار ضعف شخصیتی‌ میشوی . سیاست مرعوبانه ی شما حتی بین شهدا این پهناور نیز تبعیض لحاظ می شود. گویا تاریخ مبارزاتی از ۸۸ به بعد نوشته شده ! این که عکسی‌ در کنار مادران آفتاب نداری این که با نام خاوران جوهر قلمت خشک می شود، همان خط قرمزی ‌ست که زعماء نظام برایت نهاده ، تا ذهن مردم به این سمت سوق داده نشود ، خدا میداند و هاکذا... !! بگذریم و بگذاشتم ت با دگران حرف بسیار است ...

« نامه یکی از کاربران درفضای مجازی به نوری زاد » 

فتواهای جدید آیت‌الله خودخوانده

محمد نوری‌زاد انقلابی‌نمای سابق و اپوزسیون امروز، فردی است که با وجود سوابق به ظاهر انقلابی در دهه ۶۰ و ۷۰، توهین‌ها و سخنان شاذ و عجیبی مانند «ادای احترم به شیطان‌پرستان»، همدردی انقلابی‌نمای سابق با «شارلی ابدو»، «تبرئه جنایات منافقین»، «حمایت از فرقه بهائیت»، «قدردانی از خاندان منحوس پهلوی» … را در کارنامه سیاه خود دارد.

محمد نوری‌زاد که روزی به عنوان فردی انقلابی و نویسنده روزنامه کیهان معروف بود، در سالهای اخیر از آن طرف بام افتاده و حتی به باورها و ارزش‌های دینی خود نیز پشت کرده است. وی پس از ناکامی‌های متعدد در خودنمایی و کسب هوادار، در روزهای اخیر برای جلب توجه هم‌فکرانش به لودگی روی آورد و چندی‌ست که خود را «آیت‌ا… نوری‌زاد» خطاب می‌کند.

نوری‌زاد در راستای افشای بیش از پیش تفکر غیردینی خود، مسائل دینی را به استهزاء گرفته و با مطرح کردن سوال و جواب‌های شرعی جعلی، به آنها پاسخ می‌دهد و به‌نقل از خود فتوا صادر می‌کند!

او که با توهین به ارزش‌های اسلامی‌ و مسئولان نظام جمهوری اسلامی‌نتوانسته عقده‌های خود را خالی کرده و طرفداران خود را مجاب کند، اکنون مراجع تقلید را به باد تمسخر گرفته و می‌خواهد برای اربابان خود دُم تکان دهد.

محمد نوری‌زاد اکنون در بین نیروهای انقلابی و ضدانقلاب مانند «چوب دو سر نجس» است. هنوز بسیاری از ضدانقلاب و اپوزسیون داخل و خارج کشور نسبت به عملکرد وی تردید بسیار دارند و بیشتر آنها او را عامل جمهوری اسلامی‌می‌دانند که با اقدامات خود به دنبال انحراف اپوزسیون به سمت و سویی است که جمهوری اسلامی‌می‌خواهد. اینگونه اقدامات نوری‌زاد در توهین به ارزش‌های اسلامی‌و شخصیت‌های دینی به دلیل این انجام می‌شود تا نظر مثبت ضدانقلاب داخل و خارج کشور را به خود جلب کند.

به نظر می‌رسد همه کسانی که با جمهوری اسلامی‌به چالش می‌خورند به سمت کفر و الحاد کشیده می‌شوند.

نوری‌زاد گویا دوباره قصد دارد تا خود را به سوژه رسانه‌های ضدانقلاب و اپوزسیون تبدیل کرده و از این راه هوادارانی برای خود جمع کند، در حالی که مانند موارد گذشته نه مردم و نه حتی اپوزسیون داخل کشور به وی توجهی نمی‌کنند و او بار دیگر ناکام می‌ماند.

گفتنی است، وی اخیراً سفری به استان ایلام داشته و با وجود آنکه ادعا می‌کند درآمدی ندارد، معلوم نیست هزینه‌های سفر و زندگی خود را از چه طریقی کسب می‌کند.

وی که این روزها داماد، دختر، عروس و پسرش را به آمریکا فرستاده و زیر بیرق کاخ سفید روزگار سپری می‌کنند، مدعی شده که با فروختن تابلوهای نقاشی خود امرار معاش می‌کند!

منبع: امپراتوری دروغ

ناکامی های نوری زاد همچنان ادامه دارد

رویکرد محمد نوری زاد که ریشه در برخی آلودگی ها، عقده ها و جاه طلبی های ناگشوده دارد، در حالی است که وی به تازگی دست به داستان پردازی ها و خیالبافی های تازه ای زده است.

چندین ماه پیش بود که محمد نوری زاد به بهانه بازپسگیری اموالی که خودش میگوید توقیف شده‌ است، در نمایشی کاملا نمایشی، در جلوی ساختمان ‌های سپاه و وزارت اطلاعات تحصن کرد. وی ادعا کرده بود که در حدود سه سال پیش نیروهای سپاهی برخی از اموال او مانند دوربین و موبایل و … را ضبط کرده و تا کنون به او تحویل نداده اند. اما این اقدام نمایشی و تبلیغاتی وی برای مشهور شدن نتیجه ای در بر نداشت و تمام نقشه های نوری زاد با بی محلی و بی توجهی مردم با شکست روبرو شد.

نوری زاد در هفته گذشته در صفحه شخصی خود بار دیگر به اموال توقیف شده اش اشاره کرد وگفت که اگر اموالش را پس ندهند، دوباره کفن می‌ پوشد و پرچم به ‌دست در مقابل درب شمالی ساختمان وزارت اطلاعات تحصن خواهد کرد.

اما مدتی نگذشت که او اعلام کرد که اموالش را از ماموران اطلاعاتی پس گرفته است، البته قبلا هم چنین ادعایی کرده بود.مثلا محمد نوری زاد پس از ملاقات با اکبر خوش کوشک در تاریخ 16 خرداد 92 در صفحه شخصی خود ادعا کرده بود که دیگر جلوی درب وزارت اطلاعات نمی رود و حتی اعلام کرده بود که وسایلش را پس گرفته است ولی پس از مدتی دوباره به همان بهانه کار خود را انجام داد.

این انقلابی نما که امروزه نقاب مخالف یا همان اپوزیسیون را به خود گرفته است، در این روزها تمامی تلاش خود را می کند تا شاید توسط نیروهای انتظامی دستگیر و به تیتر یک رسانه های ضدانقلاب تبدیل شود. او دست به هر کاری می زند تا چند روز بازداشت شود. نوری‌ زاد سعی می کند خود را به سوژه رسانه ‌های ضدانقلاب و اپوزسیون تبدیل کرده و از این راه هوادارانی برای خود جمع کند، در حالی که مانند موارد گذشته نه مردم و نه حتی اپوزسیون داخل کشور به وی توجهی نمی ‌کنند و او بار دیگر ناکام می‌ ماند.

لازم به ذکر است که بسیاری از نیروهای اپوزیسیون و ضد انقلاب داخل و خارج کشور نسبت به عملکرد محمد نوری‌ زاد تردید دارند و آنها او را عامل جمهوری اسلامی ‌می‌ دانند که با اعمال خود به دنبال انحراف اپوزسیون به سمت و سویی است که جمهوری اسلامی ‌می‌ خواهد.

 

فرقدانی جدیدترین قربانی نوری زاد

 

آقای نوری زاد برای مشهور شدن حتی دست به قتل هم میزند. دستور کار جدید جلسات دورهمی جریانی که با محوریت محمد نوری‌زاد برگزار می‌شود به آتنا فرقدانی اختصاص پیدا کرده. در این جلسات که پیش از این برای برگزاری مراسمات ختم و چگونگی بهره برداری از کشته‌سازی‌ها برنامه‌ریزی شده ، آتنا فرقدانی به عنوان جدیدترین سوژه مورد بررسی قرار گرفته است.

آتنا فرقدانی طبق دستورالعمل این جلسه جدیدترین قربانی محمد نوری زاد و همدستانش است. در همین جلسه هاست که عنوان می‌شود مرده‌ی فرقدانی بیشتر از زنده‌ی آن به درد ما می‌خورد. آقای نوری زاد شما خوشحال نیستید و در واقع ناراحتی خود را از زنده موندن آتنا پشت این پست پنهان کرده اید و اگر آتنا میمرد شما خوشحال ترین فرد بودید.

آتنا در دامی جدید گرفتار شده و قرار است همان پازلی را پر کند که پیش از آن هم وطن و دوست عزیز مان ندا آقاسلطان پر کردند. گر چه اکنون آقای نوری زاد و هم دستانش از اعتصاب غذای فرقدانی سخن گفته و به صورت آنلاین احوالات وی را از درون زندان! گزارش می‌کنند اما به نظر نمی‌رسد که نگرانی جدی از آن‌چه اعتصاب می‌نامند وجود داشته باشد چرا که نشان داده اند فدا کردن نیروهایشان را بر اغراض سیاسی خود ارجح می‌داند.

محمد نوری زاد و هم دستانش پله‌ی جدیدی به نام آتنا فرقدانی برای خود ساخته‌ و حتی قبر آتنا را نیز آماده فیلم و عکس خود کرده‌اند.

گرچه فرقدانی در دامی افتاده که از قبل ساخته بودند اما به نظر نمی‌رسد خانواده‌اش اجازه دهند وی قربانی سیاست‌های غیرانسانی و استفاده ابزاری از دختران جوانی شود که سودش تنها فیلم و عکس‌هایی برای محمد نوری زاد و اطرافیانش می‌شود.

این فرد تنها یک کاسب است/ اگر با وزارت اطلاعات همکاری نداشتی چه طور آزادی؟

محمد نوری‌زاد در اغتشاشات سال ۸۸ پرده از نقاب برداشت و علنا مخالفت خود را با نظام جمهوری اسلامی ایران اعلام کرد، او که تا پیش از این نقش یک فرد حزب اللهی را بازی می‌کرد و مطالب بسیاری در حمایت از ولایت فقیه می نوشت اما به قول بعضی‌ها یکباره متحول شد و این بار نقش یک فرد مخالف نظام را بازی می‌کند.

خسرو فروهر یکی‌ از عناصر سیاسی ضدانقلاب در خارج از کشور درباره ی محمد نوری زاد می‌نویسد:

"تاکنون گفته می‌شد محمد نوری زاد صرفا به عنوان یک «روزنامه نگار و مستند ساز» در کنار حسین شریعتمداری در روزنامه کیهان کار می‌کرده و فقط کارش مقاله نویسی (در حمایت از ولایت مطلقه فقیه) بوده است، که ناگهان پس از حوادث سال ۱۳۸۸ متحول شده است.

مشکل بزرگ با این توابین یا تواب نمایان اسلامی این است که هنوز دیدگاه ارتجاعی دارند. این بازندگان جنگ قدرت از دید من فقط طوطی وار سخنانی را بر زبان می‌آورند که آن را از زبان اپوزیسیون شنیده اند. محمد نوری زاد که سال ها از رهبری حمایت کرده نمی‌تواند یک شبه همه باورهای خود را تغییر داده باشد.

نکته قابل توجه این است که این افراد در آینده نیز محکوم به تکرار اشتباهات و شاید هم جنایات خود خواهند بود زیرا ساختار ذهنی و عقیدتی آنها تغییری نیافته است. این باور اسلامی که با یک توبه شفاهی انسانی تغییر میکند یک خرافه بیش نیست."

خسرو فروهر در ادامه می‌نویسد: با توجه به اینکه نوری زاد خودش بر مزار ستار بهشتی اعتراف کرده که در پستوهای اطلاعات رفت و آمد دارد می‌خواهیم چند سوال مطرح نمائیم:

*روزنامه نگار و مستندساز چگونه به پستوهای وزارت اطلاعات راه یافته است؟

*تحت چه عنوانی وارد پستو‌های وزارت اطلاعات شده است؟

*آیا وزارت اطلاعات به انسان شریفی همچون نوری زاد که هیچگاه با آنان همراهی نکرده چطور اعتماد می‌کند؟

این تناقض رفتاری چگونه تعریف می‌شود و برنده این بازی کیست!؟

در واقع محمد نوری زاد در زمان قبل از سال 88 برای کاسبی خود نقش یک فرد انقلابی را بازی میکرده تا به اهداف خود یعنی ثروت و شهرت برسد، که فقط توانست با سوء استفاده از بیت‌المال برای ساخت فیلم و سریال هایش، ثروت میلیاردی به جیب بزند. او هنگامی که متوجه شد دیگر در این طیف جایی ندارد تصمیم گرفت نقش دیگری را بازی کند. این بار نقاب ضدانقلاب را به چهره ی خود زد.

محمد نوری زاد حالا برای کاسبی جدید خود، رو به رسانه های ضدانقلاب خارج نشین آورده و با آنها مصاحبه می‌کند و برای آنها ویدیو کلیپ هایی ضد نظام می سازد و می فرستد تا هم زمان خالی این شبکه ها را پرکند و نیز شاید بتواند اعتماد آنها را جلب کند و از این راه ثروت و شهرت کسب کند.

اما همه این تلاش ها بیهوده است و فقط ممکن است فقط برخی از افراد که هیچ شناختی از محمد نوری زاد ندارند فریب چنین آدمی را بخورند و طرفدار وی شوند. به عبارت دیگر شرایط اکنون به گونه ای است که محمد نوری زاد نه در داخل و نه در خارج کشور مقبولیت ندارد.