پشت پرده روابط محمد نوری‌زاد و خوشکوشک (بخش اول)
اکبر خوشکوشک، یکی از نام‌های جنجالی و پرحرف و حدیث سیاست ایرانی است، به خصوص در دهه هفتاد، حضور او در نهادهای خاص از یک سو و تعلق خاطرش به اصلاح‌طلبان از او شخصیتی خاص ساخته است، اکبر خوشکوشک اخیرا (از سال 92) پا به فضای مجازی گذاشته و بعد از 14 سال سکوت بعد از ماجرای قتل‌های زنجیره‌ای، متنی برای محمد نوری زاد نوشت و او را به گفت گو فرا خواند.
همچنین در چند ماه گذشته صحبت هایی بین محمد نوری زاد و اکبر خوشکوشک رد و بدل شده است.
نوری‌زاد به خاطر اینکه که بخشی از وسایل فیلمبرداری‌اش توسط دولت ضبط شده بود ، هفته‌ای چند روز به مقابل یکی از نهادهای دولتی می‌رفت و حتی در اعتراض به این مساله، کفن پوشیده بود ولی نتیجه‌ای نمی‌گرفت، تا اینکه به نوشته‌ی خود نوری‌زاد، چند روز پیش اکبر خوشکوشک را در حال ورود به آن نهاد می‌بیند و خوشکوشک با او گپی می‌زند و خواسته‌اش را می‌شنود و وعده می‌دهد که آن را پیگیری کند. نوری‌زاد این گپ را به صورت مفصل در شبکه‌های اجتماعی منتشر می‌کند. ۵ روز بعد، نوری‌زاد می‌نویسد که وسایلش را تحویل گرفته است.
محمد نوری زاد در صفحه ی شخصی خود در تاریخ 12 خرداد 93 می نویسد: یکشنبه(یازدهم خرداد) که به قدمگاه رفته بودم یک اتومبیل سفید رنگ تر و تمیزِ شاسی بلند که به سمت وزارت اطلاعات می رفت، آمد و توقف کرد و راننده اش به اسم مرا صدا زد و سلام گفت. رفتم جلو. راننده، مردی بود شصت ساله با صورتی گرد و ته ریشی سفید و جای مهری بر پیشانی و کلاً کمی فربه. دستش را جلو آورد و خودش را معرفی کرد: من خوش کوشک هستم.
چند روز بعد اکبر البته خوشکوشک انتقادی به آقای محمد نوری زاد کرده و رفتارهای او را دو گانه توصیف کرده است. او بیان می کند که محمد نوری زاد در دوران اصلاحات علیه خاتمی و دولت وی عمل کرده و در حال حاضر رفتارهای متملقانه برای رسانه های ضد انقلاب انجام می دهد. او همچنین بیان کرده است که مهدی خزعلی ومحمد نوری زاد هر دو به دنبال بازی با اذهان مردم و پنهان شدن پشت چهره ای که به دروغ از خود ساخته اند هستند.
این جملات اما چندان مهم نیست. مهم این است که پس از این ملاقات نوری زاد هرگز دیگر جلوی درب وزارت اطلاعات نرفت و حتی اعلام کرد وسایل خود را پس گرفته است.
واقعا رابطه میان اکبر خوشکوشک و محمد نوری زاد چیست؟!
اندکی در این باره جست جو کرده و به نکات بسیار جالبی رسیده ایم. در نوشته بعدی روشن تر سخن خواهیم گفت.
سید مهدی