نامه ای به جناب آقای نوریزاد
آقای نوریزاد لطف بفرما از این بیشتر چهره خود را بیش از این به قول ما پایین شهریها تابلو نفرما.
بساط نخ نما شده جنابعالی و امثال شما دیگر رنگ و بوی روزهای اول به اصطلاح جدا شدن سمبلیک شما از بدنه نظام را ندارد، بس است دیگر کمتر به جای مردم ایران نظر بدهید. افرادی که برای شما سوت میزنند یا از قماش افراد کم سواد و بی سواد جیره خوار فیس بوکی هستند، یا کسانی که به شما فقط به عنوان یک سرگرمی نگاه میکنند و یا آدم هایی که در این مدت ها سعی در ضربه زدن به این ملت برای منافع خودشان را داشتند و دارند، که هیچ گاه موفق نشده اند.
بس است دیگر شعار ما اسلام را قبول داریم اما آخوند را قبول نداریم ساخته و پرداخت امثال جنابعالی است. شاید بر این باورید که محافظه کاری تام و تمام هستید ؟ یک معتاد هم این حس را هنگام مصرف دارد و بر این باور است هیچکس نمیداند معتاد است! نخیر برادر جنابعالی تمثال بیمثال ترویج باورهای این حکومت هستی، وقتی میگویید بازداشت شدم باور بفرما احساس میکنم مخاطب خود را دقیقا افراد احمق فرض میکنی، خدا میداند وقتی در محفلی بازداشت میشوی در همان مکان امنیتی با تعدادی شیرینی و همان آب انگورهای سابق پله کدام بیچاره به آب میدهی ! لطفا پندی از این حقیر بشنو ... به شهر های مختلف به عنوان سفیر صلح، سفر نکن. آن مردمان شخصی که پیاله آبی با شما خورده باشد را قبول ندارند چه برسد شخصی شما. اگر به فکر خون ریخته جوانان این پهناور هستی از دهه ۶۰ و از خاوارن شروع بفرما، همان خاوران که تا نامش میاید دچار ضعف شخصیتی میشوی . سیاست مرعوبانه ی شما حتی بین شهدا این پهناور نیز تبعیض لحاظ می شود. گویا تاریخ مبارزاتی از ۸۸ به بعد نوشته شده ! این که عکسی در کنار مادران آفتاب نداری این که با نام خاوران جوهر قلمت خشک می شود، همان خط قرمزی ست که زعماء نظام برایت نهاده ، تا ذهن مردم به این سمت سوق داده نشود ، خدا میداند و هاکذا... !! بگذریم و بگذاشتم ت با دگران حرف بسیار است ...
« نامه یکی از کاربران درفضای مجازی به نوری زاد »